عمر گل لاله

عمر گل لاله

عمر گل لاله

عمر گل لاله

بی تو

چندی گذشت ,  داغ دلم کهنه تر شده است

بابا بیا که زخم دلم تازه تر شده است

اشکی نمانده گوشه ی چشمم تو را قسم

برگرد پیشمان و بگو قصه سر شده است

پرواز   تو   کمر    مادرم    شکست

دردت به جان من همه چی تیره تر شده است

تاج سرم بگو  که  وداع  تو  شایعه  است

آخر  برادرم  ز غمت  پیر تر  شده  است

برگرد  نازنین  به  خدا  در  فراغ  تو

مردن برای دخترکت ساده تر شده است

دلتنگی شبانه و کابوس و اشک و آه

یارب دعای من نکند بی اثر شده است...












وقتی دیروز باران بارید
“آن مرد در باران آمد” را به یاد آوردم
“آن مرد با نان آمد”
یادم آمد که دیگر پدرم در باران
با نانی در دست
و لبخند بر لب
نخواهد آمد
دیروز دلم تنگ شد و با آسمان و دلتنگی‌اش
با زمین و تنهائیش
با خورشید و نبودنش
به یاد پدر سخت گریستم
پدرم وقتی رفت سقف این خانه ترک بر میداشت
پدرم وقتی رفت دل من سخت شکست
خاطر خاطره ها رخ بنمود
زندگی چرخش یک خاطره است
خاطر خاطره ها را نبریدش از یاد
پدرم وقتی رفت آسمان غمزده بود
و زمین منتظر …..
زندگی چرخش ایام و گذار من و توست
و کسی گفت به من:
آب را گل نکنید
پدرم در خاک است

زندگی می‌گذرد
کاش یک فاتحه مهمان شقایق باشیم
و زمین کوچک نیست
دل ما تنگ و نفس سنگین است
کاش میشد آموخت که سفر نزدیک است
خاطر خاطره‌ها را نبریدش از یاد
زندگی می‌گذرد





نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:59 ب.ظ http://mehdi-ch.blogsky.com

میخندی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد